[vc_row][vc_column][vc_row_inner][vc_column_inner width=”1/4″][/vc_column_inner][vc_column_inner width=”3/4″][vc_column_text]
الزامات تصمیم گیری
الزامات تصمیم گیری، طی کردن مسیر بی چون و چرا برای کنترل روند رسیدن به پیامدهای نتیجه می باشد.
کامل کردن مهارت تصمیم گیری شما، هیچ تضمیمنی بر این نیست که همه تصمیمات شما نتیجه دلخواه را بدهد.
مهارت های یک تصمیم گیری خوب، به راه مناسب برای رسیدن به یک تصمیم تمرکز می کند و نه بر نتایج آن.
شما کنترلی بر نتایج و پیامدها ندارید. تنها می توانید روند رسیدن به پیامدها رو کنترل کنید.
یک. اهداف و الویت های مشخص
اهداف و الویت های مشخص و روشن، انتخاب را خیلی راحت تر می کند.
شما باید هدف داشته باشید. بدون داشتن اهداف ثابت و واضح شما دائما برای تصمیم گیری های منطقی و به موقع مشکل خواهید داشت. وقتی افرادی را می بینید که نمی توانند درست فکر کنند و تصمیمات متناقص می گیرند یا یا بنظر می رسد تسلیم تقدیرند، مشکل آنها اغلب فقدان اهداف واضح است.
کلا نداشتن اهداف مشخص تقریبا همیشه منجر به پیامدهای ناامید کننده یا شکست می شوند.
همه ما نسبت به چیزهای شناخته شده، تعصباتی داریم. وقتی امکانات را ارزیابی می کنیم، به امکانات واضح تر و مسلم تر نسبت به آنهایی که مبهم . غیر قابل درک هستند، بها و اعتبار بیشتری می دهیم. بنابراین نیروی لذت آنی در مقابل رضایت بلند مدت در سطحی پایین تر قرار دارد. این تعصب دلیل نیاز ما را به اهداف برجسته می کند.
بدون داشتن هدف ما دچار کوته بینی می شویم.
به این ترتیب بر انتخاب هایی با پیامدهای نسبتا قطعی، ولی کوتاه مدت متمرکز می شویم و نتایج بلند مدت را کمتر از مقدار واقعی ارزیابی می کنیم و دچار کوته بینی می شویم.
بطور یقین اهداف و ترجیحات خود را باید بدانید. با تعیین ارزش ها و الویت های خود شروع کنید. چه چیزی برای شما مهم است؟ از تحت تاثیر قرار گرفتن توسط فشارها و هنجارهای اجتماعی اجتناب کنید. خود را خوب بشناسید تا ببینید چه چیزی شما را خوشحال می کند. مثلا فقط به خاطر اینکه کسانی که می شناسید، می گویند: (( خوشبختی یعنی داشتن یک خانه روی چند هزار متر زمین ))، بدین معنا نیست که تعریف شما از خوشبختی همین است.
ممکن است شما در یک خانه متفاوت ولی کوچک و لوکس خوشبخت تر باشید. بعد از اینکه ارزش ها و الویت های خود را شناختید، می توانید اهداف خود را با برنامه ریزی تحقق بخشید. یرنامه یک ساله، دوساله،…، پنج ساله و ده ساله شما چیست؟
اگر می خواهید در مسیر باقی بمانید، برای این کار، نیاز دارید بدانید، آیا تصمیم های شما به طور مستمر شما را به اهدافتان نزدیک تر می کند یا نه؟
دو. برنامه ریزی
نبود برنامه ریزی قبلی برای انجام امور، بزرگترین مانع برای تصمیم گیری توصیف شده است.
سه. درک شناخت سبک تصمیم گیری
نوع و سبک تصمیم گیری شما به عادات رفتاری شما برمی گردد. شما در هنگام اخذ یک تصمیم معمولا به روشی متوسل می شوید که در گذشته از این روش استفاده کرده اید.
اگرچه روشهای مختلفی برای طبقه بندی انواع تصمیم گیری وجود دارد؛ اما تقریبا تمامی آنها به دو دسته رویکرد؛
1. آگاهانه و منطقی که ما انها را به عنوان سبک منطقی یا عقلایی می نامیم.
2. رویکرد شهودی که بر احساس تکیه دارد (که اغلب شهودی نامیده می شوند.
تقسیم بندی می شوند. روش تصمیم گیری شما مستقیما به چگونگی جمع اوری اطلاعات شما بستگی دارد.
تصمیم گیری ازنوع منطقی و عقلایی به حقایق، جزئیات ومنطق عقلی تاکید دارد. آلبرت انیشتین و بیل گیتس از جمله افراد مشهوری هستند که از این روش استفاده کرده اند.
تصمیم گیری از نوع شهودی روی احتمالات و ارتباط بین عقاید تمرکز دارد. افرادی که از این سبک تصمیم گیری استفاده می کنند به ارزش های شخصی افراد در مقایسه با شواهد منطقی و عقلایی وزن بیشتری می دهند .آلبرت شویتتز ،میخائیل گورباچف و آینور روزولت از جمله افراد مشهوری هستند که از این سبک استفاده می کردند.
چهار. شناخت خود
– آیا می توانید بر احساسات خود غلبه کنید؟
احتمالا احساسات آنی در تصمیم گیری بعضی از افراد نسبت به دیگران تا ثیر گذارتر هستند ؛برای مثال احساسات منفی ممکن است موجب محدودیت هایی در جست وجو برای یافتن گزینه ها ی جدید به منظور تصمیم گیری به منظور تصمیم گیری یا استفاده هوشمندانه از اطلاعات برای اخذ تصمیمات درست و سریع شوند.
– آیا شما بیش از حد به خود مطمئن هستید؟
بسته به میزانی که شما ممکن است از اعتماد به نفس مفرط رنج ببرید کیفیت فرایند تصمیم شما آسیب خواهید دید. اغلب ما دچار اطمینان بیش از حد در هنگام تخمین زدن هستیم ؛ یعنی بیشتر از آنکه در مورد چیزی بدانیم اعتماد به نفس داریم. به یادداشته باشیم برای تصمیم گیری مناسب علاوه بر نیاز به دانستن واقعیات، نیاز به درک محدودیت های دانش خود را نیز خواهیم داشت .
– درک تصویر شخصیت شما از خودتان چگونه است؟
شما باید به اطلاعات مربوط به شخصیت به عنوان بینشی از شناخت تمایلات خود استفاده کنید و از قضاوت و پیش داوری در مورد اینکه این تمایلات خوب یا بد هستند دوری کنید. اختلاف موقعیتها می تواند بر تمایلات شخصیتی شما غالب شود در این مرحله لازم است خاطر نشان کنم که:
1.شخصیت شما برانتخاب ها ی شما اثر می گذارد.
2.یک خصوصیت شخصیتی که زمانی برای شما مانع محسوب می شود می تواند در زمان دیگر برای شما با ارزش باشد.
3.عوامل موقعیتی می توانند تقویت کننده یا تضعیف کننده ویژگی های شخصیتی شما باشند.
4.شناخت تمایلات شخصی تان اولین گام برای ایجاد تعدیلاتی است که می توانند تاثیر منفی برخی از تمایلات را محدود سازند.
– آیا شما ریسک پذیر هستید؟
درک ریسک وخطر برای فرد تصمیم گیرنده لازم است .زیرا درک آن کشش به سمت تصمیمات دیگر را شکل می دهند. تصمیم ها در ارزیابی از نظر میزان ریسک و خطر با یکدیگر متفاوت خواهند بود.
افراد با ریسک پذیری پایین احتمالا تصمیم هایی را شناسایی ،ارزیابی وانتخاب میکنند که احتمال شکست در آنها پایین باشد.درست یا اشتباه این افراد اغلب تصمیم هایی را اتخاذ میکنند که کمترین تغییر را در وضعیت موجود آنها ایجاد کنند.
از طرف دیگر احتمال بیشترین وجود دارد که افراد با ریسک پذیری بالا تصمیم هایی را شناسایی؛ ارزیابی و انتخاب کنند که منحصر به فرد باشند و احتمال شکست در آنها بالا باشد.
–
چهار. درک مفهوم باورمندی به سرنوشت یا اختیار
– چه کسی سرنوشت من را کنترل می کند؟
افرادی که به اندازه زیادی به سرنوشت متعقدند، تمایل دارند خود را در تاثیر گذاری بر زندگی خود بی اختیار بدانند. به همین سبب آنها برای رشد مهارت های تصمیم گیری کمتر نگرانند، زیرا بر این باورند که تصمیماتشان تاثیر چندانی بر آینده زندگی آنها ندارد.
در مقابل باورمندان به اختیار؛ به دور اندیشی و آینده نگری تمایل زیادی دارند.آنها صادقانه معتقدند که میتوانند، سرنوشت خود را کنترل کنند.
معتقدان به اختیار؛ ممکن است متهم به خوش بینی بیش از حد در مورد تحت کنترل بودن جهان شوند. در مقابل این اشکال به افراد با امتیاز پایین (معتقدان به سرنوشت )وارد است که آنها خیلی سریع آلت دست زندگی می شوند. هیچ کدام از این موقعیت های افراطی درست نیستند. ما تا حد زیادی می توانیم در مسیر زندگی تسلط داشته باشیم و وقایع را کنترل کنیم. اما در مواردی با موقعیت هایی موا جهه می شویم که قابل برنامه ریزی نیستند و نمی توان آنها را داوری واز طرفی دیگر پیش بینی کرد. یادگیری مهارت های تصمیم گیری می تواند شما را در مسیر کنترل زندگی تان توانا سازد .
پنج. توانایی سنجش زمان قطعی کردن تصمیم
تعلل و تاخیر
تعلل، تمایلی برای به تعویق انداختن ،تاخیر یا پرهیز از انجام وظایف یا گرفتن تصمیم است. در برخی موقعیت ها تعلل وبه تعویق انداختن می تواند مثبت باشد. برای مثال؛ اگر شما با کمبود اطلاعات کافی برای تصمیم گیری آگاهانه مواجه هستید، یا اگر مسئله آن قدر اهمیت دارد که توجه بیشتری را می طلبد یا اگر عواقب تصمیم آن قدر سنگین است که نیاز به بررسی و سنجش بیشتری دارد به احتمال زیاد به تعویق انداختن و تعلل شانس شما را برای گرفتن یک تصمیم بد کاهش می دهد.
به هر حال تعلل طولانی مدت در اخذ تصمیمات می تواند منجر به از دست دادن فرصت ها و باعث افسوس ،پشیمانی و دیگر پیامد های منفی شود.
در اغلب افراد تعلل در انجام امور به طور مداوم مانعی برای انجام کارها و تغییر دادن امور زندگی آنها شده است. کسانی که درجا و شتاب زده عمل می کنند و تصمیمات سریع و آنی میگیرند نیز ممکن است بعدها از کرده خود پشیمان شوند. مقدار مناسبی از تامل و تعمق و به تعویق انداختن تصمیمات زندگی به خصوص در تصمیمات مهم می توانداز هدر رفتن مقدار زیادی پول و بدتر شدن اوضاع جلو گیری کند.
شتاب زدگی
شخصیت عجول و شتاب زده 3خصلت و ویژگی دارد.
در درجه اول ،توانایی این افراد در تمرکز بر کارها وافکارشان کم است.
دوم آنکه گرایش زیادی در پاسخ گویی سریع و آنی به محرکات خارجی دارند.
سوم اینکه این افراد گرایش کمی برای فکر کردن به آینده دارند و علاقه ای برای فعالیت های ذهنی چالش انگیز ندارند.
شتاب زدگی نیز مثل تعلل و اهمال کاری در بعضی مواقع میتواند مفید باشد؛ در بعضی مواقع شتابزدگی هم مثل امروز و فردا کردن (اهمال کاری) می تواند مثبت باشد. شتابزدگی برای تصمیمات نه چندان مهم که پیامد های دراز مدت ندارند، توانایی تصمیم گیری صحیح را به شما میدهد؛ استرس را کاهش می دهد و می تواند و می تواند زندگی را آسان تر کند. هر چند برای تصمیم های مهمی که برمسیر زندگی شما تاثیر دارد شتابزدگی چیز خوبی نیست.
[/vc_column_text][/vc_column_inner][/vc_row_inner][/vc_column][/vc_row]