اصل پارتو
نام های دیگر قانون عدم توازن ، قانون ۸۰/۲۰ ، حداقل فعالیت پر بازده
اصل پارتو، قانون پارتو، قاعده ۸۰/۲۰، قانون کمترین تلاش و قانون عدم توازن نام های متعدد این قانون می باشد. در سال ۱۸۹۰ میلادی حدود ۱۳۰ سال پیش توسط اقتصاددان ایتالیایی، ویلفردو پارتو کشف شد.
از آن زمان تاکنون یافته های او نام های بسیاری به خود گرفته است. پارتو در انگلستان، در قرن نوزدهم مسئول بررسی الگوهای ثروت و درآمد بود. وی دریافت که بیشتر درآمد و ثروت در نمونههای او نصیب اقلیت مردم میشود. یافته های دیگر پارتو که او را واقعا هیجان زده کرده بود، این بود که هر بار که او به اطلاعات مربوط به دوره های مختلف زمانی یا کشورهای مختلف نگاه می کرد این الگوی عدم توازن پیاپی تکرار می شد.
آیا این تصادف عجیب بود؟
آیا برای اقتصاد و جامعه از اهمیت زیادی برخوردار است؟
آیا اصل پارتو یا قانون ۸۰/۲۰ برای اطلاعات مربوط به چیزهای غیر از ثروت و درآمد نیز کاربرد دارد؟
اصل پارتو یا قانون ۸۰/۲۰ بیانگر این است که تعداد محدودی از علتها، ورودی ها یا تلاش ها معمولاً به اکثریت نتایج، خروجی ها و دستاوردها منجر می شوند.
به این معناست که مثلاً ۸۰% از آنچه در شغل خود به آن می رسید، از ۲۰% زمان صرف شده ناشی می شود. بنابراین، برای همه اهداف عملی چهار پنجم تلاش، بخش قابل توجهی از آن، تا حد زیادی نامربوط است.
این برخلاف چیزی است که افراد معمولاً انتظار دارند. بنابراین، قانون80/20 بیانگر این است که: بین علت ها و معلول ها، ورودی ها و خروجی ها و تلاش ها و دستاورد نوعی عدم توازن درون بافته وجود دارد.
- ۲۰% از رانندگان مسبب ۸۰% از تصادفات هستند.
- ۲۰% از کسانی که ازدواج می کنند، ۸۰% از آمار طلاق را تشکیل میدهند.
- ۲۰% از لباس هایتان را در ۸۰% مواقع به تن دارید.
- ۲۰% از وسایل خانه در ۸۰% فعالیت ها بکار گرفته می شود.
- ۲۰% رفتار نامناسب زن و شوهر را ۸۰% اختلاف آنها را شکل می دهد.
- ۲۰%ارتباطات ما ۸۰% ارزش روابط ما را شکل می دهند.
- ۲۰% تلاش و فعالیت های شما ۸۰% موفقیت های شما را شامل می شود.
دلیل اینکه قانون ۸۰/۲۰ بسیار ارزشمند است به خاطر ضد شهودی بودن آن است. ما معمولا انتظار داریم همه ی علت ها کم و بیش اهمیت یکسانی داشته باشند. ما توقع داریم هر روز یا هر هفته یا هر سالی که سپری می کنیم، اهمیت یکسان داشته باشند. همچنین این انتظار را داریم که همه ی دوستان ما نزد ما ارزش یکسان داشته باشند.
ما معمولا فکر میکنیم که ۵۰% از علتها یا ورودی ها، مسبب ۵۰% خروجی ها هستند. به نظر میرسد نوعی انتظارطبیعی و تقریبا دموکراتیک وجود دارد. که علل و نتایج را به طور کلی در تعادل با یکدیگر باشند و البته گاهی این اتفاق میافتد. اما این استدلال ۵۰۵۰ یکی از نادرست ترین و مضرترین و در عین حال ریشه دار ترین نقشه های ذهنی ماست.
قانون ۸۰/۲۰ بیانگر این است که دو گروه داده مربوط به علل و نتایج را میتوان بررسی و تحلیل کرد. محتمل ترین نتیجه این است که الگوی عدم توازن وجود خواهد داشت. این عدم توازن ممکن است۶۵/۳۵، ۷۰/۳۰، ۷۵/۲۵، ۸۰/۲۰، ۹۵/۵، ۹۹/۱ یا هر نسبتی که در این فواصل باشد. اما مجموع دو عدد مورد مقایسه نباید بیشتر از ۱۰۰ شود.
قانون۲۰ /۸۰ همچنین بیانگر این است که وقتی ما رابطه درست را می دانیم. احتمالاً از اینکه چقدر نامتوازن است، تعجب میکنید. سطح حقیقی عدم توازن هر چه که باشد احتمالاً از ارزیابی اولیه ما فراتر میرود.
چرا باید به قانون ۸۰/۲۰ اهمیت بدهیم؟
چه متوجه آن شده باشید چه نه؛ اصل پارتو، خود را در زندگی، دنیای اجتماعی و محل کارتان اعمال می کند. درک قانون ۸۰/۲۰ نگرشی بی نظیر به شما می دهد تا ببینید در دنیای اطراف شما واقعاً چه می گذرد.
پیام مهم قانون ۸۰/۲۰ این است که زندگی روزمره ما میتواند با استفاده از این قانون تا حد زیادی پیشرفت کند. هر فرد میتواند موثر و خوشحال تر باشد. اگر ما در همه ی جنبه های زندگی مان متوجه تفاوت میان اندک های حیاتی و بسیارهای کم اهمیت شده بودیم. و اگر اقدامی در مورد آن انجام داده بودیم میتوانستیم ارزش هر چیزی را چند برابر کنیم.
علل، ورودیها یا تلاش در دو دسته جای میگیرند:
یک. اکثریت با تاثیر کم۸۰%
دو. اقلیت با تاثیر زیاد و غالب۲۰%
همچنین نتایج، خروجی ها یا پاداش ها از بخش کوچکی از علل، ورودیها با تلاش ها ناشی شده اند. بنابراین، رابطه بین ورودی ها از یک طرف و نتایج خروجی ها از طرف دیگر نامتعادل است. اگر این عدم تعادل را بتوان به طور منطقی اندازه گرفت، رابطه ۸۰/۲۰ معیار خوبی برای آن است. یعنی ۸۰% نتایج، خروجی ها تنها از ۲۰% ورودی ها یا تلاش ها ناشی شده و به وجود آمده اند.
البته ممکن است در اصل پارتو رابطه ۸۰/۲۰ دقیق نباشد. ۸۰/۲۰ استعاره ای آسان و نیز تئوری مفیدی است، اما این فقط یک الگو نیست. گاهی ۸۰% سود از ۳۰% محصولات ناشی میشود باید ۸۰% سود از ۱۵% یا حتی ۱۰% محصولات به دست میآید. مثلا حدود ۸۰% انرژی جهان را ۱۵% درصد از جمعیت جهان مصرف میکنند. ۸۰% از ثروت جهان، متعلق به ۲۵% مردم دنیاست. اعداد مقایسه شده نباید از ۱۰۰ بیشتر شوند.
تحلیل ۸۰۲۰ چیست؟
اصل پارتو یا قانون۲۰ /۸۰ مستلزم تحلیل ۸۰/۲۰ است که خود شیوه ای کمی برای ایجاد رابطه ی دقیق بین ورودی ها و تلاش ها با خروجی ها، موفقیت ها است. این شیوه از وجود احتمالی رابطه ۸۰/۲۰ به عنوان یک تئوری بهره میگیرد. و حقایق را جمعآوری میکند تا رابطه واقعی آشکار شود.
این یک روند طبیعی است که ممکن است از ۵۰/۵۰ تا ۹۹٫۹۹/۰۱ و یا به هر نتیجه ای منجر شود. اگر این نتیجه نشان دهنده نوعی عدم تعادل فاحش بین ورودی ها و خروجی ها باشد. مثلا یک رابطه ۳۵/۶۵ یا حتی رابطه ای با عدم تعادل بیشتر آن وقت طبیعتاً این کار به عنوان نتیجه انجام می شود. تحلیل ۸۰/۲۰ شیوهای نظاممند و کمی برای مقایسه ی بین علل و معلول است.
هنگام استفاده از تحلیل ۸۰/۲۰ گزینشگر و مخالف باشید. با ارزش ترین بینشی که تحلیل ۸۰/۲۰ به ما می دهد همیشه از بررسی روابط غیر خطی حاصل میشود. که دیگران آن را نادیده میگیرد. به علاوه از آنجا که تحلیل ۸۰/۲۰ بر اساس چارچوب مشخصی از یک موقعیت خاص استوار شده است. و نه تغییرات اعمال شده در طول زمان باید مواظب باشید. اگر سهوا تصویری اشتباه یا ناقص ثابت نگه دارید، بینشی اشتباه به دست خواهید آورد.
هنگام استفاده از ۸۰/۲۰ نباید فکر کنیم که نتایج خوب یا بد هستند. یا اینکه نیروهای قدرتمندی که مشاهده میکنیم لزوما خوب هستند. این ما هستیم که تصمیم می گیریم آیا آنها خوب هستند یا نه (از دیدگاه خود ما). و ما تعیین میکنیم که اقلیت نیروهای قدرتمند را در مسیر درست به جلو برانیم. و یا بفهمیم چگونه مانع عملکرد آنها شویم.
تفکر ۸۰۲۰ چیست؟
تفکر ۸۰/۲۰ عبارتی است که برای کاربردهای غیر کمی قانون ۸۰/۲۰ در زندگی روزمره انتخاب می شود. همچون تحلیل ۸۰/۲۰ با تئوری درباره عدم تعادل میان ورودی ها و خروجی ها شروع میکنیم. اما به جای جمع آوری دادهها و تحلیل آنها به تخمین زدن آنها میپردازیم. تفکر ۸۰/۲۰ روند گستردهتر، ادراکی تر و با دقت کمتر است که ترکیبی از مدلها و عادات ذهنی است. که ما را قادر میسازد، علل چیزهای مهم در زندگی خود را استدلال کنیم.
این علل ها را تشخیص دهیم و با دوباره به کار گرفتن منابع خود، جایگاه مان را بهبود بخشیم. راهی جدید و تکمیلی برای استفاده از قانون ۸/۰۲۰ چیزیست که به آن تفکر ۸۰/۲۰ میگویند. این مستلزم تفکری عمیق درباره هر مسئله ای است که برایتان اهمیت دارد. و اینکه از خود بپرسید آیا قانون۲۰/ ۸۰ در این زمینه کارایی دارد یا خیر؟ سپس میتوانید با این بینش عمل کنید.
تفکر ۸۰۲۰ در عمل ما را قادر می سازد چیزهای معدود واقعا مهمی را که اتفاق می افتند تشخیص دهیم. بسیاری از چیزهای غیر مهم را نادیده بگیریم. این نوع تفکر باعث میشود ما به موضوع اصلی پی ببریم. برای درگیرشدن در تفکر ۸۰/۲۰ باید مدام از خود بپرسید ۲۰ درصدی که به ۸۰% می انجامد چیست؟ هیچ وقت نباید فرض کنیم که به طور خودکار می دانیم جواب چیست. بلکه باید وقت بگذاریم و خلاقانه به آن فکر کنیم. علل یا ورودی های حیاتی اندک در مقابل بسیار های کم اهمیت هستند کدام اند؟
تفکر ۸۰/۲۰ به همان روشی استفاده می شود نتایج تحلیل ۸۰/۲۰ به کار برده میشدند. برای تغییر دادن رفتار و طبیعتاً تمرکز کردن روی ۲۰% مهمتر می دانید که تفکر ۸۰/۲۰ وقتی کارساز میشود. تا رشد چند برابر شود. واکنش حاصل از تفکر ۸۰/۲۰ باید ما را به سمتی رهنمون کند که از کمترین، بیشترین را به دست آوریم.
منطق قانون۲۰ ۸۰ اقتضا می کند که :
چند نکته ساده را بفهمیم و درونی کنیم سپس میتوانیم:
به راحتی تفکر ۸۰/۲۰ داشته باشیم و در انجام همه کارها طبق قانون۲۰ /۸۰ عمل کنیم.
نتیجه تفکرات ۸۰/۲۰ : تعادل توهم است.
حاشیهها تا حد زیادی متغیر هستند.
افراد کمی بیشترین ارزش را اضافه می کنند.
منابع همیشه اشتباه تشخیص داده می شوند.
موفقیت، کم اهمیت و ناچیز شمرده می شوند.
پیشرفت یعنی حرکت از کاربردهای کم ارزش به با ارزش.
موفقیت های بزرگ همواره با چیزهای کوچکتر شروع می شوند.
معدود چیزهایی که همیشه از بسیاری چیزهای دیگر مهم تر هستند.
تفکرات ۵۰/۵۰ را متوقف کنید و نامتقارن فکر کنید و انتظار غیر منتظره ها رو داشته باشید.
دو راه برای استفاده از قانون ۸۰/۲۰ وجود دارد:
راه اول: تحلیل ۸۰/۲۰ رابطه بین دو دسته داده قابل مقایسه را بررسی می کند. یکی از این دسته ها همیشه جهانی از افراد یا اشیا و معمولا با تعداد صد یا بیشتر است. و می تواند به درصد تبدیل شود. دسته دیگر به مشخصه جالبی از افراد یا اشیا مربوط است که قابل اندازه گیری بوده و همچنین می تواند به درصد تبدیل شود. ۸۰% بارهای ترافیکی در ۲۰%جاده ها اتفاق می افتد.
راه دوم: کاربرد اصلی تحلیل ۸۰/۲۰ این است که در مورد کم کاریه ۸۰% ورودی ها که فقط ۲۰% خروجی ها را تولید می کنند، کاری انجام دهیم. تحلیل ۸۰/۲۰ اگر به طور نامناسب و به طور خطی به کار گرفته شود می تواند شما را گمراه کند. باید مدام مراقب منطق اشتباه باشید.
اصول مسلم قانون ۸۰/۲۰:
یک. قانون اندک های حیاتی و بسیار های کم اهمیت ؛ چیزهای بسیار کمی وجود دارند که همیشه نتایج مهمی را به بار می آورند.
دو. بیشتر تلاش ها نتایج مورد نظر خود را متوجه نمی شوند.
سه. آنچه که میبینید به طور کلی چیزی نیست که به دست میآورید؛ نیروهای نهان نیز دخیل هستند.
چهار. دریافتن اینکه چه اتفاقی میافتد و نیز چه چیزی غیر ضروری است. معمولاً بسیار پیچیده و خسته کننده است. تمام آنچه باید بدانید این است که آیا چیزی موثر واقع می شود یا نه تا وقتی که موثراست. ترکیب را تغییر دهید و وقتی دیگر ترکیب اثر بخش نبود ترکیب را ثابت نگه دارید.
پنج. بیشتر اتفاقات خوب، بهدلیل اقلیت کوچکی از نیروهای بسیار ثمربخش رخ می دهند. بیشتر اتفاقات بد، به دلیل اقلیت کوچکی از نیروهای بسیار مخرب حادث میشوند.
شش. بیشتر فعالیت ها در کل یا جداگانه نوعی اتلاف وقت به حساب میآیند و در عمل نیز به نتایج مورد نظر نمی انجامند.
هفت. مهمترین تصمیمات اغلب تصمیماتی هستند که تنها با پیش فرض گرفته می شوند چون لحظات حساس بدون آنکه شناخته شوند آمدهاند و رفتهاند
هشت. تصمیم گیری ۸۰/۲۰ برای تصمیمات مهم است: ۸۰% اطلاعات را جمع آوری کنید و در ۲۰% زمان موجود، ۸۰% تحلیل مربوطه انجام دهید. سپس تصمیمی برای ۱۰۰% زمان گرفته و با اراده عمل کنیم گویی که ۱۰۰% اطمینان داشتهایم تصمیم درست است.
نه. اگر فکر میکنید تصمیمتان کارآمد نیست تجدید نظر کنید پیش از آنکه دیر شود.
ده. وقتی چیزی به خوبی موثر واقع میشود، از شرایط موجود بیشترین استفاده را بکنید. ممکن است ندانید چرا اوضاع اینگونه بر وفق مراد شده اما تا آنجا که می توانید ثابت قدم باشید.
اصل پارتو از ردیاب و خلبان اتوماتیک تشکیل شده است. ردیاب، نگرش لازم را به ما می دهد. و به ما کمک می کند که موقعیت ها و خطرات را شناسایی کنیم. خلبان اتوماتیک به ما این امکان را می دهد که زمینه کاری خود را بررسی کنیم. و بدانیم که همچنان کنترل سرنوشت خود را در اختیار داریم.
کاربرد قانون ۸۰/۲۰ به طور ضمنی به این معناست که باید کارهای زیر را انجام دهید :
* به جای افزایش تلاش، بازده فوق العاده را جشن بگیرید.
* به جای اجرای تمام مراحل یک دوره ی خاص، به دنبال راه های میانبر باشید.
* کنترل زندگی خود را با کمترین تلاش ممکن به دست بگیرید.
* گزینش گر باشید نه جامع و فراگیر.
* به جای اینکه در موارد زیادی خوب باشید، سعی کنید در چند چیز معدود عالی باشید.
* فقط کارهایی را انجام دهید که بهتر از همه بلدید و بیشتر از همه از انجام آن لذت می برید.
* به فراتر از بافت طبیعی زندگی بنگرید تا کنایه ها و چیزهای عجیب را کشف کنید.
* جایی که ۲۰ درصد تلاش، می تواند به ۸۰ درصد نتیجه منجر شود، از آنها استفاده کنید.
* از خوش شانسی های معدودی که در زندگی پیش می آید نهایت استفاده را ببرید. یعنی وقتی در اوج خلاقیت هستید و موفقیت را تضمین میکند.
* تا آنجا که می توانید در زندگی روزمره خود وظایف را به متخصصان محول کنید. (استفاده از باغبان، مکانیک، دیگر متخصصین به جای اینکه کارها را خودتان انجام بدهید.)
* آرام باشید. کمتر کار کنید. و تعداد محدودی از اهداف بسیار با ارزش را برای خود در نظر بگیرید. و به جای اینکه هر موقعیت پیش آمده ای را دنبال کنید، بگذارید قانون ۸۰/۲۰ موثر واقع شود.
قانون۲۰ /۸۰ مانند حقیقت میتواند به شما کمک کند که آزاد باشید. می توانید کمتر کار کنید و در عین حال می توانید درآمد و لذت بیشتری داشته باشید.
تنها هزینه آن این است که تفکرات ۸۰/۲۰ داشته باشید. به کار بستن این قانون بینش های کلیدی به شما میدهد. که اگر آنها را فعال کنید، میتوانید، زندگی خود را تغییر دهید.
و این بدون دخالت مذهب، ایدئولوژی یا هر عقیده تحمیلی دیگری اتفاق میافتد. زیبایی تفکر ۸۰/۲۰ این است که از درون شکل گرفته، واقع گرا و فرد مدار است.
دیدگاه های معمولی درباره تفکر ۸۰/۲۰ :
– تفکر انعکاسی – غیر معمول – لذت جویانه – راهبردی – غیر خطی
این تفکر، آرزوهای بزرگ (به معنی تغییر چیزها در جهت بهبود) را با حالتی آرام و مطمئن ادغام میکند.
این تفکر همچنین بر دورنمای دائمی بینشها و فرضیههای نوع ۸۰/۲۰ استوار شده است.هدف از تفکر ۸۰/۲۰ انجام اقداماتی که پیشرفتهای سریع در زندگی شما و دیگران ایجاد میکنند.
اقدام مورد نظر مستلزم نگرشی غیر معمول است. لازمه این نگرش، تأمل و درونی بینی است. این نگرش گاهی نیاز به جمع آوری اطلاعات دارد و ما به آرامی خود را درگیر آن می کنیم. چرا که به زندگی خودمان مربوط میشود .
این نگرش اغلب میتواند تماماً از طریق تعامل و بدون نیاز مبرم به اطلاعات ایجاد شود.
رفتار، نشان دهنده فکر است. هدف ما بهعنوان متفکران ۸۰/۲۰ این است که رفتار را کنار بگذاریم، در سکوت کنیم. و ژرفای نگرش با ارزش را جستجو کرده و سپس عمل کنیم. در مورد برخی اهداف معدود انتخاب شده، با اراده و با قدرت عمل کنیم. تا نتایج چشمگیری با کمترین انرژی و منابع ممکن به دست آوریم.
تفکر هشتاد بیست ذاتا خوش بینانه است. چرا که کارهایی را نشان می دهد که به طور جدی در سطحی پایین تر از آنچه باید باشد هستند.
این تفکر خطی است و عقیده دارد که ((الف)) منجر به ((ب)) میشود و ((ب)) موجب ((ج)) میشود. و این که ((د)) نتیجه اجتناب ناپذیر ((و)) است و… تفکر خطی جذاب است.
چون ساده و شسته رفته است. تفکر ۸۰/۲۰ یک قایق نجات در اختیار شما قرار می دهد. هیچ چیز از یک دلیل ساده ناشی نمی شود. هیچ چیزی اجتناب ناپذیر نیست.
هیچ چیز همواره در تعادل و تغییر ناپذیر نیست. هیچ حالت ناخوشایندی نیاز به تحمل ندارد. هیچ چیز خوشایندی نباید غیر قابل دسترسی باشد. افراد کمی آنچه واقعاً دلیل چیزهای خوب یا بد است را درک میکنند.
دلایل ممکن است که بدون این که به طور خاصی قابل توجه یا بسیار بزرگ باشند، بسیار با نفوذ باشند. تعادل شرایط را می توان با کاری ناچیز تا حد زیادی تغییر داد. تنها تعداد کمی از تصمیمات واقعا اهمیت دارد.
تصمیمات مهم تا حد زیادی اهمیت دارند. همیشه می توان انتخاب کرد. تفکر هشتادی با توسل به تجربه درون نگری و تخیل از دام خطی-منطقی بودن رها می شود.
مشاهده و تفکر ۸۰۲۰ این را به خوبی روشن می کند. ما زمانی بیش از حد نیاز داریم. ما خود را با بی هدفی و این تصور که از طریق تقلا و مشغولیت محقق میشود، بی ارزش می کنیم.
قانون هشتاد بیست واضح است. معدود چیز هایی را دنبال کنید که می تواند به طور خارق العاده ای بهتر از سایرین در آن ظاهر شوید. و بیشتر از آنها لذت ببرید.
افراد کمی اهداف خود را واقعاً جدی میگیرند. آنها به جای آنکه تلاش و فکر بیشتر خودرا روی معدود چیز های مهم بگذارند تلاش متوسطی را صرف بسیاری از چیزها می کنند. کسانی که بیشترین موفقیت را دارند، به اندازه مصمم بودنشان انتخاب گر نیز هستند. بشتر افراد بیشترین وقت خود را روی فعالیت هایی صرف می کنند که برای خود و دیگران ارزش کمی دارند. یک متفکر ۸۰/۲۰ از این دام فرار میکند و میتواند بدون تلاش فراوان معدود هدفهای بسیار با ارزش ترین را در بیاورد.
این قانون به عنوان قوه تشخیصی برای شناسایی امور بیهوده و نارضایت بخش عمل میکند.
باید هدف ما باطل کردن قانون ۸۰/۲۰ باشد یا حداقل آن را به سطح بالاتری برسانیم.
که در آنجا می توانیم خوشحال تر و کارآمد تر باشیم قانون مسلم ۸۰/۲۰ را به یاد داشته باشید.
اگر به آنچه که این قانون به ما می گوید توجه کنیم، می توانیم کمتر کار کنیم. بیشتر لذت ببریم و بیشتر به دست آوریم. برای این کار باید با بینش شفافی از هر آنچه میخواهیم شروع کنیم.
قانون هشتاد بیست بیانگر این است که عدم تعادل طبیعی وجود دارد اما هر چیز طبیعی هم درست نیست. این قانون توجه ما را به سوی عدم تعادل منعطف می سازد.
اما نمی گوید که جهان، تجارت، جامعه یا روش زندگی ما به طور معقول یا کاربردی نا متوازن است. قانون هشتاد بیست این مفهوم را که عدم تعادل اخلاقی توجیه شده است، در بر ندارد.
این قانون تأیید میکند که این فرایند ها موثر واقع می شوند. و نتایج قدرتمندی تولید می کنند. پس باید به آنها چه مطلوب باشند چه غیر مطلوب درست مانند هر نیروی قدرتمند دیگری احترام گذاشت.
ماهیت این قانون این است که می خواهد آنچه را که مشاهده می کند ارتقا دهد. و ابزار قدرتمندی برای انجام چنین کاری باشد. عدم تعادل کارآمد نیست عدم تعادل اگر چه فراگیر است اما اجتناب ناپذیر و مطلوب نیست.