چرا تصمیم گیری سخت است؟
تصمیم گیری سخت است یا آسان؟
علی رغم تمایلات خیلی خوب، موانع زیادی وجود دارد که منطقی بودن در تصمیم را مشکل می کند. این موانع با فرض های غیر واقعی که عقلانیت را در تصمیم گیری به چالش می کشند، شروع می شوند؛ از جمله :
- یک مشکل واضح و وروشن است؛
برای تصمیم گیرنده در ذهن جوری تصور می شود که می تواند تمام مشکل را درک کنند. در واقعیت مشکلات پیچیده هستند و در مورد علت و معلول ابهامات قابل توجهی وجود دارد. نتیجه این است که ما اغلب برمسئله ای به اشتباه تمرکز می کنیم. مشکل و مانع اصلی را با علائم و مشکلات جانبی خلط می کنیم و مانعی را نادیده می گیریم که علت اصلی محسوب می شود.
- تمام معیارهای مربوطه و همه جایگزین قابل شناسایی هستند؛
در دنیای واقعی توانایی بشر برای شناخت معیارها و جایگزین ها معدود است. تمایل ما برای راهکارهای مرئی ومشخص است، افزون بر این، امیال و ترجیحات شخصی هم تعداد گزینه های موجود و قابل دسترسی را محدود می کند.
- توانایی مرتب سازی و امتیاز بندی معیارها و جایگزین ها برای انعکاس اهمیت هر کدام
ازآنجا که مشکلات معمولا پچیده و مبهم هستند، رتبه بندی و امتیاز دهی جایگزین ها معمولا سخت است.
- ارزیابی کردن هر پیشنهاد و گزینه
عقل فرض می کند که در تصمیم گیری در ارزیابی هرگزینه، اطلاعات کاملی دارد. و می تواند بر معیارهای انتخاب شده و وزن های داده شده به آن معیارها، اعتماد کند. در دنیای واقعی، اطلاعات به ندرت در دسترس است و سخت است که تنها بر تجزیه و تحلیل های خود که بر اساس معیارهای شناسایی شده و امتیاز بندی شده است، تکیه کرد.
معمولا معیارهای نامرتبط و تاثیرات احساسی هم بر قضاوت و تصمیم های ما تاثیر می گذارند.
علاوه برفرضیات غیر واقعی ذکر شده در بالا انحرافات و تمایلات نظام بندی نیز وجود داردکه در فرایند تصمیم گیری ما رخنه می کنند و باعث کاهش عقلانیت می شوند. این تمایلات و انحرافات از تلاش ما برای کوتاه کردن فرایند تصمیم گیری نشئت می گیرند. برای به حداقل رساندن تلاش به منظور کوتاه کردن فرایند تصمیم گیری و دوری از سبک سنگین کردن های پیچیده ما شدیدا بر تجربه، انگیزش، احساسات درونی و محاسبات سر انگشتی مناسب تکیه میکنیم.
با وجود اینکه این میان برها دربسیاری از موارد ارزشمند هستند اما می توانند منجر به احساسات شدید از عقلانیت شوند.
مشکل داشتن در منطقی بودن به این معنا نیست که همه تصمیم هایی را که ما دائما مجبوریم اتخاذ کنیم ،اشتباه و غیر بهینه است. علی رغم وجود برخی از محدودیت ها بسیاری از ما تصمیم های تقریبا خوبی میگیریم.